یادداشت/ به قلم غلامعباس کاظمی: خرمشهر، شهری که آزاد شد ولی آباد نشد.این سخنیست که تکیه کلام هر خرمشهری شده ، باهرسوالی درمورد خرمشهر می توان این جواب را شنید. این خرابیها دیگر واسه همه عادی شده . سالها از پایان جنگ تحمیلی وحمله وحشیانه صدامیان به این جگر گوشه وطن یعنی خرمشهر می گذرد ولی ظاهرا قرارنیست این شهر دوباره خرم شود.
شهری که زمانی نگین اقتصاد ایران نامگذاری می شد، الان محتاج کمک دیگران است.
نوری از بازنشستگان شهرداری تعریف می کندکه: درسال های قبل از جنگ بخاطر درآمد فراوان شهرداری خرمشهر، بارها این شهرداری به شهرداری کلانشهر تهران کمک مالی نموده واین مربوط به سال های اوج رونق وشکوه اقتصاد خرمشهر بوده ، ولی صد حیف که حالا برای آسفالت یک خیابان باید دستمان را سوی دیگران دراز کنیم.
امان از بدقولی مسئولان!
متاسفانه سالهاست که مردم خرمشهر به بدقولی های مسولان عادت کرده اند. از دولت های متعدد و با هر جریان فکری هیچکدام حق مطلب را ادا نکرده اند.
معلوم نیست چله ی این شهر کی قراره باز بشه، چله ی خرابی ها و ویرانی ها، چله ی بیکاری جوانان این نگین اقتصادی کشور، چله ی نبود یک شهربازی درشهری که دیگر سالهاست پسوند منطقه آزاد اروند را یدک می کشد و مردمش رنجش را ، چله ی خرمشهری که هرسال در سوم خرداد در سراسر کشور بنامش مراسم برگزار میشه اما یک فرهنگسرا نداره، چله ی شهری که هنوز خیابونای عباره ، جدیده، سرحانیه وطویجاتش آسفالت نداره و خاکیه .
چله شهری که باوجود اینکه زیر ساخت های مهمی نظیر فرودگاه ، راه آهن ، بندر،گمرک ورود کارون رودر کنارش داره ، ولی پس ازگذشت ۴۳ سال از آزاد شدنش از دست دشمن خارجی هنوز ازچنگال بدخواهی ها و سو مدیریت های داخلی آزاد و آباد نشده.
بقول ابو امیر از بازاریان قدیمی: دلم برای یک روز خرمشهر قدیم لک زده، برای بازارهای متعدد و پر رونق و زیبا و پر از مسافر که شباش مثه روز روشنه.
هم وطنان عزیز توجه فرمائید
هم وطنان عزیز توجه فرمائید، خرمشهر شهر خون آزاد شد.
یکایک مردم شهر لحظات زندگی خودرا بااین خبر زندگی می کنند.
تمام خرمشهری هایی که به عشق این خاک عزیز وکارون دل انگیزش از تبعید اجباری وناخواسته جنگ برگشتن هنوز منتظر روزهایی هستند که خرمشهر ، خرم بود وپرخاطره.
هنوز عصرها که میشه جواد، که حالا بش میگن حاج جواد ورفیقاش میرن لب شط میشینن وبه آواز دل نشین کارون گوش می دن ودلهاشونو باخاطرات قدیم خرمشهر جلا می دن.
با تمام نا ملایمات ها وکاستی ها، اما هنوز مردم خرمشهر امیدوارند. با امید شب را به صبح می کنند. شاید که دوباره جهان آرا ، موسوی یا یکی دیگر بیاید و اینبار شهرشان را آباد کند.
غلام عباس کاظمی
سوم خرداد 1404