اهدا تندیس شهید گمنام دریاقلی به موزه‌ای مردمی در آبادان

به مناسبت اعیاد قربان و غدیر، تندیس شهید گمنام دریاقلی سورانی ناجی آبادان به موزه ( جامعه شناسی ، معماری و شهرسازی ابادان و خرمشهر ) که بصورت شخصی و مردمی احداث شده، اهدا شد.

به‌گزارش پایگاه خبری اروند رسانه، در این مراسم اهدا کاملاً مردمی و بدون حواشی دولتی صورت گرفت، عده‌ای از رزمندگان و جانبازان دفاع مقدس ضمن بازدید از این موزه از نزدیک با زحمات مهندس ایمان اسپرغم در جمع‌آوری تک تک اشیاء موجود در موزه آشنا و از ایشان قدردانی و تشکر کردند.

عبدالحسن بنادری از فرماندهان مردمی دوران دفاع مقدس به نمایندگی از جمع حاضر طی سخنانی گفت: امروز ما از موزه شخصی بازدید کردیم که کار دل است و همگان باید قدر این نوع موزه ها را بدانند.

مکی یازع یکی از جانبازان آبادان نیز در این زمینه گفت:  که همپوشانی تاریخ شهرهای آبادان و خرمشهر برای ارجاع حس بزرگی در نوجوانان و جوانان شهر یک اصل است و اهدا تندیس شهید دریاقلی سورانی نیز به همین علت صورت گرفت تا در کنار زحمات خالصانه مهندس اسپرغم برای باز آفرینی تاریخی این دو شهر ، حضور این مجسمه نیز کمک کار ایشان باشد در ذکر خاطرات این شهرها از آنچه بر آنان در زمان جنگ و دفاع مقدس گذشته.

در انتها مهندس اسپرغم، بانی و مدیر شخصی مجموعه نیز با تشکر فراوان هدف خود در راه اعتلای تاریخ این منطقه از جنوب کشور را امری کاملاً دلی برشمرد که در راه آن از هیچ فداکاری تاکنون دریغ نکرده و نخواهد کرد.

ارتش متجاوز بعث عراق پس از حمله 31 شهریورماه سال 1359 به خاک ایران و در پی تصرف خرمشهر پس از 45 روز مقاومت دلیرانه، درصدد اشغال شبه جزیره آبادان برآمد و تلاش کرد با عبور از رودخانه بهمنشیر، وارد این شهر شود. نیروهـای بعثی در شب نهم آبان‌ماه سال 1359، پنج روز پس از سقوط خرمشهر، با احداث پل شناور بر روی رودخانه بهمنشیر به سمت کوی ذوالفقاری آبادان یورش بردند.

دریاقلی سورانی، اوراق فروش کوی ذوالفقاری هنگامی‌که متوجه تحرکات شبانه سربازان عراقی در این محله آبادان شد، با دوچرخه راهی شهر شد تا مردم و نیروهای سپاه را از ورود عراقی‌ها به آبادان با خبر کند.

دریاقلی در نهایت موفق شد خودش را به سپاه آبادان برساند و موضوع را به فرماندهی سپاه اطلاع دهد با اعلام شبیخون ارتش بعث عراق به منطقه ذوالفقاری، نیروهای سپاه و بسیج مردمی، راهی این محله شدند.

در این درگیری نبرد سختی بین نیروهای خودی با حداقل امکانات و نیروهای بعثی مجهز به سلاح‌های پیشرفته رخ داد و در نهایت مدافعان موفق شدند تا غروب همان روز نیروهای دشمن را شکست داده و شهر و جزیره آبادان را از خطر حتمی سقوط نجات دهند.

وی نیز که به مدافعان شهر و محله اش پیوسته بود، بر اثر انفجار خمپاره پایش بشدت زخمی و برای مداوا با قطار باری به تهران اعزام و در بیمارستان سینا بستری شد. او، مظلومانه و تنها در این بیمارستان به شهادت رسید و به صورت گمنام در قطعه عمومی 34، ردیف 90 بهشت زهرا به خاک سپرده شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *